وقتی آلانا دوازده ساله شد ، محدودیت دنیای او به چهار گوشه تختخوابش کوچک شد. یک بیماری قلبی او را بین بیمارستان و خانه نگه داشت. او نمی توانست در مدرسه تحصیل کند یا دوست شود. او تنها بود. او نمی توانست مانند یک دوازده ساله عادی زندگی کند. در همان سال ، او RuneScape ، یک بازی نقش آفرینی آنلاین بی احترام ، قرون وسطایی یا چند نفره را کشف کرد. او در یک ماجراجویی از طریق ژیلینور ، خانم میستی شد.
در ابتدا ، او bobbed ، در حال تعقیب پروانه ها با یک شیشه خالی است. حتی برای آن زمان ، گرافیک های RuneScape اساسی بود – زمینه ها و جاده های دنیای دامداری آن سایه های یکنواخت سبز و قهوه ای بودند. آواتارهای آن شبیه چهره های صاف ، شنل های رنگارنگ و شمشیرهای مبهم شبیه Playmobil بود. اما ، تقریباً بلافاصله ، آلانا احساس كرد دنیایی كه به روی او بسته شده بود دوباره با احتمال زیاد شروع به آشكار شدن كرد. در Gielinor ، او می توانست صبح شکار کند ، بعد از ظهر ماهیگیری کند ، شب گاو تعقیب کند و بعد از شام هیولاها را بکشد. او می توانست دوستانی پیدا کند ، عقاید خود را در یک جعبه گپ تایپ کند ، بنابراین آنها مانند ایده در کارتون ها بالای سر او ظاهر می شوند. یا ، او می گوید ، او می تواند دور زدن و انجام هیچ کاری ، درست مثل زندگی واقعی. آلانا می توانست دوباره سن خود را بازی کند. او چندین سال در بستر بیماری بود ، اما احساس نمی کرد که خیلی شدید. او می گوید: "در آن سال ها RuneScape به من این حس را داد که هنوز هم می توانم به چیزی دست پیدا کنم." "وقتی در زندگی واقعی خودم قادر به انجام آن نبودم ، هنوز می توانم پیشرفت کنم – جایی". او از سال 2006 بازی می کند. آخرین باری که وی بررسی کرد ، زمان بازی ثبت شده یک سال گذشته است. این 8،670 ساعت است. او می گوید RuneScape جان او را نجات داد. "من می دانم که به نظر ناخوشایند می آید ، اما من واقعاً این را معنی می کنم." این که هرکسی می تواند این همه وقت را در یک دنیای آنلاین سرمایه گذاری کند ، اکنون ما را متعجب نمی کند ، اما در سال 1993 ، در کتاب "جامعه مجازی" خود ، هوارد رینگدولد این را تجربه کرد واقعیت به عنوان یک مکاشفه. در سال 1984 ، او به یک سیستم کنفرانس رایانه ای به نام WELL پیوسته بود ، که به مردم اجازه می داد مکالمات عمومی را انجام دهند و "ایمیل الکترونیکی خصوصی (ایمیل) را مبادله کنند". او وقتی شروع به مراقبت از افرادی که از طریق رایانه خود ملاقات می کرد ، شوکه شد ، گفت: "ایده یک جامعه که فقط از طریق صفحه کامپیوتر من قابل دسترسی است ، برای من سرد بود". "[It] مانند کشف یک دنیای کوچک دنج بود که بدون من و در دیوارهای خانه ام پنهان شده بود. به محض یافتن درب مخفی ، یک بازیگر کامل از شخصیت های من با خوشحالی فراوان از من استقبال کردند. "
اگرچه بازی های ویدئویی هنوز در دوره نوجوانی هستند ، برخی از بازی ها دهه ها ادامه داشته و برخی از بازیکنان از همان ابتدا در آنجا بوده اند. اولین MMORPG تجاری Island Of Kesami بود ، که در سال 1985 منتشر شد – این اتاق دارای یک اتاق گفتگو ، سرورهای حداکثر 100 بازیکن و گرافیک هایی بود که شبیه رابطی بود که ممکن است از دهه هشتاد هسته ای راه اندازی کند. World of Warcraft ، معروف ترین MMORPG ، 17 سال پس از آزادی همچنان ادامه دارد. RuneScape امسال 20 ساله شد. Realm یکی از قدیمی ترین MMO ها است که هنوز از سال 1996 فعال است ، اما طبق Atlas Obscura ، هیچ کس نمی داند چه کسی سرورهای آن را میزبانی می کند. در جایی که زندگی مدرن – به ویژه در حال حاضر – می تواند ناعادلانه ، آشفته و ناامن باشد ، دنیای آنلاین با اطمینان خاطر پایدار است . بیشتر افراد فقط چهار سال و نیم در یک شغل می مانند. این بازی ها بیش از یک دهه در زندگی برخی از بازیکنان ثابت بوده است. مارک اوگیلوی ، مدیر طراحی Jagex ، توسعه دهنده RuneScape ، می گوید: "یک نقطه وجود دارد که شما دیگر یک شخصیت را بازی نمی کنید – نماد شما روی صفحه نمایش یک طرح از خود شماست." "اگر در دنیایی هستید که احساس آشفتگی می کنید ، جایی که احساس مکان خود را از دست داده اید ، جایی که هرگز کاملاً مطمئن نیستید که روز بعد دولت به شما خواهد گفت ، گاهی اوقات خوب است که به مکانی بروید که ساختار کمی بیشتر است ، جایی که اگر می خواهید به سطح 55 برسید ، به 100 امتیاز تجربه بیشتر نیاز دارید. " از بسیاری جهات ، این مقایسه کیفرخواست زندگی واقعی است (مکنزی وارک در کتاب اصلی خود نظریه گیمر چنین استدلال می کند.) اما پیشرفت در این بازی ها می تواند منبع اطمینان کسانی باشد که نمی توانند آن را در دنیای واقعی پیدا کنند. Ultima Online از سال 1997 در حال اجرا است. کاربر Reddit Wolfgeist این بازی را – از خاموش و روشن و بر روی سرورهای غیر رسمی – از زمان انتشار تا سه سال پیش انجام داد. او از زمان خلق اولین شخصیت خود ، HunterArrowstorm ، زمان بازی خود را در ده ها ساعت قرار داده است.
مورد اذیت و آزار به دلیل اضافه وزن – او در دبیرستان 300 پوند بود – اولتیما دنیایی مهربانتر از زندگی واقعی فراهم کرد. او می گوید: "در Ultima Online من در جنگل های Yew سرگردان بودم ، مردم را شکار می کردم یا آنها را جیب بر می داشتم ، به طور بالقوه آنها را می کشیدم و خانه آنها را غارت می کردم – که معمولاً با احساس بد من و پس دادن چیزها به پایان می رسید ،" "هر بار که وارد صحرا می شدی ، این یک قمار بود." اولتیما نه تنها او را در نقاط عطف زندگی اش همراهی نمی کند – بلکه آنها را نیز پرورش می دهد. در سال 1990 ، او با استفاده از یک حواله در بازی 2000 دلار درآمد کسب کرد. پدربزرگش به مردم گفت كه او "نبوغ كامپیوتر" است و او را با غرور پر می كند. جلسات طولانی Ultima باعث پرخوری او شد و بدنبال غذا خوردن بود ، زیرا او سندی را که به صورت آنلاین پیدا کرد به نام "رژیم هکر" دنبال کرد. زندگی او تغییر کرد. او گفت جسارت جلب پرسش در مورد دبیرستان خود "یک دختر راک پانک فوق العاده در کلاس تجاری من". "بعداً به من اجازه داد كه در ورزشهاي رزمي مختلط كه 170 پوند وزن داشتم ، در زمينه ورزشهاي رزمي آموزش ، مربيگري و جنگ را آغاز كنم. من می خواهم فکر کنم تجربه بازیکن در مقابل بازیکن در Ultima Online نیز به آن کمک کند. "طراحان بازی زندگی خود را" جهانی سازی "می گذرانند – تصور می کنند که زمین هایی که ما بازدید می کنیم مدتها قبل از ما بوده است. در MMO ها ، این تاریخچه داستان نیست: همانطور که برخی حوادث تمایل به تعریف دوره ها دارند – 11 سپتامبر ، سقوط مالی ، Brexit ، ترامپ ، Covid-19 – بنابراین در MMO ها نیز چنین می کنند. فقط در مورد حادثه قتل عام فالادور یا World of Warcraft’s Corporate Blood گوگل کنید. "RuneScape یک تاریخچه اجتماعی دارد. شما نه تنها وارد یک بازی می شوید که لایه هایی از داستان خودش را دارد. "دیو آزبورن ، طراح اصلی RuneScape می گوید. "این یک بازی است که دارای سنین و دوره های توسعه است – بازیکنان مختلف دوره های مختلف RuneScape را متفاوت دوست دارند." غیر از خاطره Wolfgeist از بحث در مورد کلمباین با یک بازیکن دیگر ("وحشی است که فکر می کنم در آن زمان تکان دهنده بود") و یک پست- هجوم 11 سپتامبر به نام بن لادن ، بیشتر بازیکنانی که با آنها صحبت کردم گفتند که از سیاست در این فضاها پرهیز می کنند. اوگیلوی می گوید: "دنیای آنلاین غالباً درباره فرار است و مردم می خواهند از این مسائل فرار کنند." اینگونه نیست که این جوامع بازی غیرسیاسی باشند ؛ در عوض ، آنها در مورد همه چیز به جز در دنیای واقعی به شدت سیاسی هستند – به همین ترتیب ، اعتدال اغلب احساس می کند که یک حزب سیاسی را اداره می کند. "من صدها نفر را در یک زمان هدایت می کنم تا با صدها حزب دیگر بجنگم ، راههایی برای ایجاد انگیزه برای این کار ارائه می دهم ، تیم های درون گروه را مدیریت کنید ، روابط عمومی را انجام دهید ، شما آن را نامگذاری می کنید. " وی به عنوان یک عضو دو دوره ای در شورای مدیریت ستارگان ، یک هیئت نمایندگی منتخب بازیکن ، به یک شخصیت اصلی در انجمن EVE تبدیل شده است. در اوج نفوذ خود ، 2500 بازیکن را به سمت بالا هدایت کرد. او می گوید: "من برای همه اهداف ، یک شرکت کوچک را اداره می کردم." این مسئولیت ها قبل از استخدام پیتر بود. در آن زمان ، او به عنوان یک وکیل آموزش می دید. او می گوید دنیای EVE اغلب از کار در زندگی واقعی منصفانه تر به نظر می رسد. او توضیح می دهد که وقتی مربی اش در بازی نتوانست زمان بازی را اختصاص دهد ، الیس رندلوف را به عنوان مسئول بر عهده گرفت. پیتر می گوید: "شما در مورد یکی از بهترین بازیکنانی که بازی تاکنون دیده است فقط با مشعل عبور می کند صحبت می کند ، چیزی نیست." "این جف بزوس است که آمازون را به دست راست خود می دهد زیرا او وقت لازم برای مدیریت امور روزمره را ندارد. من کف پوش شدم ، و این واقعاً درسی به من داد که نمی دانستم به من آموزش می دهند. " همه گیری فرصتی بوده است تا به دوستانش کمک متقابل نشان دهد که ویژگی جامعه EVE است. پیتر می گوید: "من به همکاران و دوستانم نگاه می کنم که جوامعی ایجاد نکرده اند و تفاوت در شب و روز است." "من توانستم افرادی را که جدی بودن روابط آنلاین و جوامع را نادیده می گرفتند ، به همان شیوه ای که بیش از یک دهه قبل داشتم ، کنار بگذارم و آنها به طرز شگفت آوری از این کار استقبال کردند." مانند بسیاری از والدین ، مادر آلانا ، پت ، درباره بازی دخترش آموخت از روی شانه دخترش او می دانست که به صورت آنلاین بازی می کند ، بنابراین اگر کمی گیج و سرگردان بود ، بر زمان بازی خود نظارت می کرد. این نظارت به علاقه مشترک با دخترش تبدیل شد ، اشتیاق مشترک برای بحث در حالی که بیمار بود. سلامتی آلانا بهبود یافت و در سال 2015 به دانشگاه رفت. پت تصمیم گرفت برای ادامه ارتباط با دخترش به این بازی بپیوندد. او BP Bubble شد. او می گوید: "من یک شخصیت واحد دارم ، فقط یک شخصیت – آن من هستم." دوستان آلانا نیز دوست او شدند. به زودی RuneScape او را قلاب کرد. او دریافت که می تواند آن را در هر زمان از روز تحویل بگیرد و به او حس آزادی می دهد. او حتی بیشتر و به تنهایی بازی کرد. او به خانواده اش اطلاع می دهد كه RuneScape آخر هفته دو برابر XP داشته است. او به آنها گفت: "من قصد ندارم بیش از یک ماکارونی بولونزی برای شما آشپزی کنم." آلانا و پت شروع به ملاقات آفلاین با این دوستان کردند و چهره های انسانی را به آواتارهای قرون وسطی نشان دادند. آنها جلسات بزرگ RuneScape را ترتیب دادند و با هم در RuneFest شرکت کردند (آلانا می گوید: "من RuneFest را دوست دارم!). دوستان بین المللی کریسمس را با آنها گذراندند. "من احساس تعلق کردم. شما به این جامعه کوچک تعلق دارید ، به یک قبیله تعلق دارید ، "می گوید پت. "این واقعا عجیب است – این بازی گروه جدیدی از دوستان و خانواده جدیدی را وارد زندگی ما کرده است. شگفت آور است. "اگرچه هر دو می گویند ، به استثنای تصور جنسیتی گاه و بیگاه ، اینکه زن بودن در یک فضای مردسالار هرگز مسئله ای نبوده است ، اما تعداد ساعات بازی پت باعث شده است" احساس افتضاح "کند. این با انتظاراتی که او به عنوان یک مادر احساس می کرد مغایرت دارد. پت می گوید که او چک کردن پیشخوان بازی را متوقف کرده است. او می گوید: "فکر کردم ، شاید باید این همه ساعت را به خانواده ام می گذاشتم." حالا ، او فلسفی تر است. "من فقط این را در ذهنم دارم: شوهرم دوچرخه سواری را دوست دارد. و من RuneScape را دوست دارم ، "او می گوید. "این سرگرمی من است. افراد دیگر ساعت ها می نشینند و گره می زنند. می دانید ، اگر تمام ساعاتی را که مادر من می نشست و گره می زد ، اضافه کنید که احتمالاً نیم عمر خواهد بود. " اگر کمکی به قبیله خود نکند و اگر کمک کند اکنون گناهکارتر است. "این یک احساس فرار است – وقتی زندگی شما واقعاً سخت است یا کار شما واقعاً سخت است ، یا حتی اگر اشکالی ندارد ، اما شما فقط می خواهید از جای دیگری فرار کنید ، و هنوز احساس می کنید به چیزی رسیده اید یا پیشرفت می کنید ، RuneScape همان مکان است ، "او می گوید. "بعضی اوقات این روز درخشان شماست." آلانا یک مدرک کارشناسی ارشد در علوم کامپیوتر به پایان رساند و پایان نامه خود را در مورد Jagex نوشت. او آرزو دارد روزی در این شرکت کار کند. او می گوید: "من اخیراً در مورد این موضوع با Mark چت می کردم – چه عالی است ، اگر لازم است بازی را پایین بیاورید ، می توانید انجام دهید." "من اخیراً آن را برای چند ماه کنار گذاشتم زیرا کار جدیدی را شروع کردم و زندگی کمی شلوغ است. و در واقع ، من فقط نیاز داشتم که آن را زمین بگذارم. و پاسخ خوب او بود او مثل این بود: … ما همیشه اینجا هستیم تا شما برگردید. و زندگی واقعی همیشه حرف اول را می زند. "" ویل بیدینگفیلد نویسنده فرهنگ در WIRED است. او توییت هایی ازWillBedingfield می دهد داستانهای جالب دیگری از WIRED🦠 این است که با پایان یافتن همه گیر شدن بیماری Covid-19 چه اتفاقی می افتد 🎲 آیا به شکستن صفحه نیاز دارید ، اما در داخل حبس هستید؟ اینها بهترین بازی های رومیزی برای دو بازیکن هستند💵 برنامه های وام فوری عجیب و غریب که فروشگاه Google Play را آزار می دهد
to به WIRED Podcast ، هفته علمی ، فناوری و فرهنگی گوش دهید ، که هر جمعه تحویل داده می شود👉 WIRED را در توییتر ، اینستاگرام ، فیس بوک و LinkedIn دنبال کنید
WIRED روزانه ، بدون هیچ مزخرفی درباره همه بزرگترین داستانهای فن آوری ، تجارت و علم ، اطلاعات بیهوده خود را دریافت کنید. هر روز هفته در ساعت 12 شب به وقت انگلستان در صندوق ورودی خود باشید.
با وارد کردن آدرس ایمیل خود ، با سیاست حفظ حریم خصوصی ما موافقت می کنید
متشکرم. شما با موفقیت در خبرنامه ما مشترک شدید. به زودی از ما می شنوید
متأسفیم ، شما یک ایمیل نامعتبر وارد کرده اید. لطفاً تازه کنید و دوباره امتحان کنید.