و دقیقاً به دلیل پیچیده بودن مناطق جنگی ، سیستم عامل ها باید بیشتر به گوش کسانی که وظیفه آنها درک و حل اختلافات است – سازمانهایی مانند سازمان ملل متحد یا محققان متخصص اطلاعات غیر اطلاعاتی – گوش دهند. این افراد می توانند پلتفرم هایی را در مورد چگونگی تحریک خشونت توسط اطلاعات نادرست راهنمایی کرده و آنها را قبل از وقایع احتمالی جذب اطلاعات نادرست هشدار دهند. به عنوان مثال ، اگر یک دور مهم گفتگوهای صلح برنامه ریزی شده باشد ، می توان به شرکت های رسانه های اجتماعی گفت که آنها می توانند منابع خود را افزایش دهند و نظارت کنند. اکنون نه واسطه ها و نه سیستم عامل ها این نوع مکالمه را انجام نمی دهند. این یک مشکل است. اکنون اتخاذ تدابیر ویژه در مورد انتخابات برای شرکت های رسانه های اجتماعی با تصویب قوانین میانه روی سختگیرانه و سرمایه گذاری منابع اضافی برای اجرا ، امری عادی است. دلیل این امر واضح است: انتخابات یک فرایند عمده مدنی است و آنچه به صورت آنلاین اتفاق می افتد می تواند صداقت آنها را تضعیف کند. اما همین را می توان در مورد مذاکرات صلح گفت ، که غالباً تعیین نمی کند که فقط چه کسی در دولت است بلکه بقیه عناصر سازنده دولت است. با این همه خطر ، جای تعجب نیست که چنین مذاکراتی باعث جذب اسپویل شود. هر جنگی افراد را در درگیری های بیشتر سرمایه گذاری می کند و بسیاری از آنها به طور مستقل یا از طرفداران خارجی ظرفیت های پیچیده اطلاعاتی را کسب می کنند. به همین دلیل شبکه های اجتماعی برای گفتگوهای صلح به سیاستی احتیاج دارند – موضوعی که با آگاهی از آنها شروع می شود. در حال حاضر ، کارمندان فیس بوک مرتباً می نشینند تا تقویم های انتخاباتی را بررسی کرده و تصمیم بگیرند که کدام یک ممکن است منجر به خشونت شود ، و منابع شرکت را بر این اساس اختصاص دهند. اما هیچ فرآیندی وجود ندارد که شرکت به دنبال کشورهایی باشد که وارد یک روند ظریف مذاکره می شوند. این شکاف باید پر شود. شرکت ها نیازی به اختراع مجدد چرخ ندارند. بسیاری از سیاست های اعمال شده توسط فیس بوک و توییتر در مورد انتخابات می تواند برای محافظت از گفتگوهای صلح تنظیم شود. اطلاعات نادرست درباره مذاکرات می تواند به زبان های محلی ، با پیوند به اطلاعات واقعی مانند بیانیه های رسمی سازمان ملل ، برچسب گذاری شود. محتوایی که هدف آن ایجاد رعب و وحشت در مذاکره کنندگان است باید حذف یا برچسب گذاری شود. همه اینها را می توان به روشی انجام داد که هنوز هم انتقاد مشروع از روند را مجاز می داند. گفته شد ، در حالی که شرکت های رسانه های اجتماعی به وضوح نیاز به افزایش دارند ، ما باید واقع بین باشیم که آنها واقعاً برای محافظت از صلح چه کاری انجام خواهند داد. هرچقدر که جنگ داخلی لیبی بد باشد ، هرگز به اندازه آنچه در ایالات متحده اتفاق می افتد مورد توجه قرار نخواهد گرفت. همچنین محدودیت هایی برای دستیابی به "ضربت سخت" در رسانه های اجتماعی وجود دارد. پایین آوردن شبکه ها و حساب ها زندگی بازیگران بد را دشوارتر می کند ، اما مدت کوتاهی آنها با لباس دیگری برمی گردند. برچسب زدن اطلاعات غلط پس از ظاهر شدن ، ذهن بسیاری را تغییر نخواهد داد. چالش متوقف کردن مسئله در منبع است. آیا واسطه ها می توانند طرف های درگیر را متقاعد کنند که نه تنها اسلحه بلکه حساب های جعلی فیس بوک خود را نیز بگذارند؟ آیا آتش بس های دیجیتال امکان پذیر است؟ این آسان نخواهد بود. اما ارزش آن را دارد که امتحان کنید ، زیرا قبل از ورود به سیستم عامل های رسانه های اجتماعی ، هیچ چیز تفاوت دیگری نسبت به برخورد با مشکل نخواهد داشت. موانع شیب دار کمتر از تصور صلح سازان است. غالباً واسطه ها به اشتباه تصور می كنند آنچه در فضای آنلاین رخ می دهد برای انجام هر كاری بیش از حد مبهم است. اما ظرفیت شناسایی عملیات اطلاعاتی در سازمانهایی مانند گرافیکا ، رصدخانه اینترنتی استنفورد و شورای آتلانتیک وجود دارد. جهل دیگر بهانه ای نیست.
سپس این واسطه ها هستند که می توانند راهی را برای متقاعد کردن و تحت فشار قرار دادن افرادی که در میز مذاکره هستند ، برای خویشتنداری – به صورت آنلاین و به صورت آفلاین) ترغیب کنند. درست مانند هر مذاکره ای ، اگر یک طرف بسیار قدرتمندتر از طرف دیگر باشد ، یافتن مصالحه آسان نخواهد بود. اما اگر همه رنج می برند ، ممکن است یک تنش زدایی آنلاین ایجاد شود. .